•*´¨`*•.¸دوستان¸.•*´¨`*•.¸

هرکس به اندازه ی اهدافش ثروتمنداست

•*´¨`*•.¸دوستان¸.•*´¨`*•.¸

هرکس به اندازه ی اهدافش ثروتمنداست

قضاوت شما در مورد دیگران نشان‌دهنده شخصیت شماست


قضاوت شما در مورد دیگران نشان‌دهنده شخصیت شماست

دانشمندان متوجه شدند قضاوت و برداشت ما از دیگران نشان دهنده خصوصیات اخلاقی و احساسی خود ماست.

محققان کشف کردند شیوه‌ای که مردم در مورد دیگران قضاوت می‌کنند، بیش‌تر سلامت ذهنی آن‌ها را آشکار می‌کند تا شخصی که آن‌ها در حال توصیف کردن آن هستند.
در حقیقت هرچه قدر فردی دیگران را شادتر، مهربان‌تر و احساسی‌تر می‌بیند نشان دهنده شاد بودن، مهربان بودن و احساسی بودن خودش است.
پروفسور داستین وود روانشناس از داشگاه ویک فارست در نورث کارولینا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: درک و احساس شما از دیگران بخش زیادی از شخصیت شما را فاش می‌کند.
دانشمندان در این تحقیق از تعدادی از داوطلبان خواستند خصوصیات مثبت و منفی سه نفر را توصیف کنند. با انجام این کار آن‌ها اطلاعات مهمی در مورد سلامت ذهنی، گرایش‌های اجتماعی و این که این افراد خودشان چگونه توسط دیگران مورد قضاوت قرار می‌گیرند کشف کردند.
این تحقیقات که در نشریه روانشناسی اجتماعی و شخصیتی به چاپ رسیده است نشان می‌دهد افرادی که به طور مثبت شخصیت دیگران را توصیف می‌کنند با احتمال بسیار زیادی خودشان هم دارای خصوصیات مثبت هستند.
به خصوص ارتباط بسیار زیادی بین قضاوت مثبت در مورد دیگران و داشتن خصوصیاتی مانند شاد‌ بودن، شجاعت، ثبات احساسی و مهربانی در فرد قضاوت کننده وجود دارد.
پروفسور وود در این باره گفت: مثبت دیدن دیگران نشان دهنده مثبت بودن خود شماست.
به عبارت دیگر میزانی که شما دیگران را مثبت می‌بینید نشان می‌دهد که شما چه میزان از زندگی خود راضی هستید و چه میزان دیگران شما را دوست دارند.
اما برعکس افرادی که در مورد دیگران برداشت‌های بدی دارند به همان میزان نیز توسط دیگران به داشتن رفتارهای ضد اجتماعی مشهور هستند و کم‌تر مورد علاقه آن‌ها هستند.
هم‌چنین افرادی که دیگران را منفی می‌بینند ممکن است در خطر ابتلا به افسردگی یا دیگر ناهنجاری‌های شخصتی قرار داشته باشند.

منبع:همه چیز از همه جا

خداحافظ


خداحافظ

...پایان راه کاملا پیداست

میدهم قابش کنند کنایه هایت را به رسم یادگاری

به همان دیوار می آویزمش.جای همان دستخط تماشایی...

از یه دنیا حرف نگفته

لبخند بزنید تا بهتون بگم چرا

لبخند بزنید تا بهتون بگم چرا

▪لبخند جذابتان می کند:همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.▪لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد:دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید.لبخند به بدن حقه می زند.▪لبخند مسری است:لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را همشادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.▪لبخند زدن استرس را از بین می برد:وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمترمی شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.▪لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند:به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.▪لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد:وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایینمی آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.▪لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند:تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.▪لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد:عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.▪ لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید:به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفسبالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.▪لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشیدلبخند بزنید تا بهتون بگم چرالبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.پس همیشه لبخند بزنید.

آغاز یک روز خوب

چند نکته ساده برای آغاز یک روز خوب


۱) بدن تان را بکشید: بهترین کار این است که قبل از برخاستن، هر یک از اعضا را برای ۱۵ ثانیه بکشید. مثلا از دستان خود شروع کنید و هر یک از انگشتان را بکشید. بعد می توانید پاهای خود را بکشید و در نهایت گردن و کمر را کش و قوسی دهید.


۲) تصمیم نگیرید: اگر می خواهید با آرامش از خواب بیدار شوید، سعی کنید موقع برخاستن از خواب به چیزی فکر نکنید و تصمیم انجام کاری را نگیرید.


۳) وسایل مورد نیازتان را آماده کنید: تمام لباس ها و وسایلی که باید صبح همراه خود ببرید، را مرتب کنید.


۴) دندان هایتان را مسواک کنید: بهترین راه برای از بین بردن بوی بد دهان و آغاز یک صبح تازه مسواک زدن است. در طول شب باکتری های بسیاری در دهان رشد می کنند و چند لحظه مسواک زدن سبب از بین رفتن تمامی آنها و برطرف شدن بوی بد ناشی از آنها در دهان می شود.


۵) دوش بگیرید: خود را عادت دهید هر روز صبح برای چند دقیقه ای دوش بگیرید. ریختن آب روی بدن سبب کاهش استرس و افزایش آرامش می شود.


۶) عجله نکنید: اگر معمولا صبح ها وقت کم می آورید و مجبورید کارهای تان را با عجله انجام دهید، ساعت زنگ دارتان را ۱۵ دقیقه زودتر کوک کنید تا با آرامش بیشتری از خواب برخیزید، به نرمی ورزش کنید و به موزیک گوش دهید.

 

ماه رمضان، ماه میهمانی خدا


ماه رمضان، ماه میهمانی خدا



واژهٔ رمضان

رمضان واژه‌ای عربی است که از سه حرف اصلی «رم‌ض» ساخته‌شده‌است. الرمض به معنای گرمای شدید، زمین سوزان، کوتاه‌بودن و جیره‌است.

این ماه به عنوان خجسته ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می‌شود. از این ماه به عنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده می‌شود. حدیثی نیز در این زمینه از پیامبر اسلام نقل شده‌است:
« ماه رجب ماه خدا، ماه شعبان ماه من و اهل بیتم و ماه رمضان ماه مسلمانان است. »


حلول ماه پر خیر و برکت رمضان را به همه مسلمانان عالم تبریک می گویم و امیدوارم ماهی پر از عنایات الهی داشته باشید و میهمانان شایسته ای برای خداوند متعال باشیم.


هنوز هم


هنوز هم

بی اجازه ات

لب هر ثانیه ی زندگی

نشسته ام

و سراغ آمدنت را

از ثانیه ها

دقیقه ها

ساعتها

هفته ها

ماهها

سالها

و

قرنها

می گیرم..



می دانم دیر نکرده ای ،

کفش نپوشیده ای ،

حتی شاید خواب باشی ،

نمی دانم...

 

منبع:صدایم کن

جملات روحیه بخش بزرگان


جملات روحیه بخش بزرگان

اگر روزی دشمن پیدا کردی، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی!

اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!

اگر روزی ترکت کردند ، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد

پیش از سحر تاریک است اما تاکنون نشده که آفتاب طلوع نکند. به سحر اعتماد کنید!

اگر آفتاب را به نظاره بنشینی، سایه را نتوانی دید.

وقتی یکی از درهای شادی بسته می شود،در دیگری باز می شود،ولی اغلب،ما آن قدر به در بسته نگاه می کنیم،که در باز شده را نمی بینیم.

آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید

برای خود زندگی کنیم نه برای نمایش دادن آن به دیگران

سفری به طول هزار فرسنگ با یک گام آغاز می شود.

بازنده ها در هر جواب مشکلی را می بینند، ولی برنده در هر مشکلی جوابی را می بیند

به جای موفقیت در چیزی که از آن نفرت دارم، ترجیح می دهم در چیزی شکست بخورم که از آن لذت می برم(هینز سیندی).

بادبادک تا با باد مخالف روبه رو نگردد ، اوج نخواهد گرفت.

آن‌چه را که در مزرعه ذهن خود کاشته‌اید درو خواهید کرد.

اگر در جریان رودخانه صبرت ضعیف باشد هر تکه چوبی مانعی عظیم بر سر راهت خواهد شد.

آن که امروز را از دست می دهد فردا را نخواهد یافت.

هیچ روزی از امروز با ارزش تر نیست

تصمیم خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد .(پائولوکوئیلو)

مهم نیست چه پیش آمده ، تحمل کن و اندوه خود را زیر لبخندی بپوشان .( دیل کارنگی)

علف هرزه چیست ؟گیاهی است که هنوز فوایدش کشف نشده است . (امرسون )

بردن همه چیز نیست ، امّا تلاش برای بردن چرا . ( وئیس لومباردی )

 منبع: پارسی اندیشان 

بی خاصیت

بی خاصیت

راننده کامیونی وارد رستوران شد. دقایی پس از این که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسیکلت سوار هم به رستوران آمدند و یک راست به سراغ میز راننده کامیون رفتند و بعد از چند دقیقه پچ پچ کردن، اولی سیگارش را در استکان چای راننده خاموش کرد.
راننده به او چیزی نگفت. دومی شیشه نوشابه را روی سر راننده خالی کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتی راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمین خورد ولی باز هم ساکت ماند.
دقایقی بعد از خروج راننده از رستوران یکی از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بی خاصیتی بود، نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا! رستورانچی جواب داد: از همه بدتر رانندگی بلد نبود چون وقتی داشت می رفت دنده عقب 3 موتور نازنین را خرد کرد و رفت.

نحوه ارائه

یکی دیگر از استاندارد های حسابداری جهت مشاهده فایل زیر را دانلود کنید


دریافت فایل

تاریخچه تکامل پرچم ایران


تاریخچه تکامل پرچم ایران



پیشینه
نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی دهاک(ضحاک) بر میگردد. در آن هنگام کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیش بند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید.
فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیش بند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدین سان " درفش کاویان " پدید آمد. نخستین رنگهای پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه ای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد. درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، بویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می گفتند، هر چند این درفش کاویانی اساطیری نبوده است.


محمدبن جریر طبری در کتاب تاریخ خود به نام الامم و الملوک مینویسد: درفش کاویان از پوست پلنگ درست شده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتی متر به حساب آوریم، تقریباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول میشود. ابولحسن مسعودی در مروج اهب نیز به همین موضوع اشاره میکند.
به روایت اکثر کتب تاریخی، درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد. هر پادشاهی که به قدرت می رسید تعدادی جواهر بر آن می افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ایران، در جنگی که در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خلیفه مسلمانان، بردند وی از بسیاری گوهرها، دُرها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود دچار شگفتی شد و به نوشته فضل الله حسینی قزوینی در کتاب المعجم مینویسد: " امیر المومنین سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند ".

با فتح ایران به دست اعراب - مسلمان، ایرانیان تا دویست سال هیچ درفش یا پرچمی نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملی ایران زمین، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خرم دین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ به همین روی بود که طرفداران این دو را سیاه جامگان و سرخ جامگان می خواندند. از آنجائی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالهای مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی درفش ها تصویر نمی شد.

نخستین تصویر بر روی پرچم ایران

در سال 355 خورشیدی ( 976 میلادی ) که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال 410 خورشیدی ( 1031 میلادی ) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد تا انقلاب ایران در سال (1979 میلادی).

افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر

در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه هائی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود، رسمی که به سرعت در مورد پرچمها نیز رعایت گردید. در مورد علت استفاده از خورشید دو دیدگاه وجود دارد، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر ( برج اسد ) با میانهٌ تابستان نشان داده می شود. نظریه دیگر بر تاًثیر آئین مهرپرستی و میترائیسم در ایران دلالت دارد و حکایت از آن دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آئین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکه ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.

پرچم در دوران صفویان

در میان شاهان سلسله صفویان که حدود 230 سال بر ایران حاکم بودند تنها شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند. پرچم شاه اسماعیل یکسره سبز رنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت. شاه طهماسب نیز چون خود زادهً ماه فروردین ( برج حمل ) بود دستور داد به جای شیر و خورشید تصویر گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکه ها ترسیم کنند. پرچم ایران در بقیهً دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی می کردند. البته موقعیت و طرز قرارگرفتن شیر در همهً این پرچمها یکسان نبوده، شیر گه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده. در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن. به استناد سیاحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوی استفاده او بیرق های نوک تیز و باریک که بر روی آن آیه ای از قرآن و تصویر شمشیر دوسر علی یا شیر خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده است. به نظر می آید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردی خود ساخته بود توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد. در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران بوجود آمد. درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته می شد و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: " المک الله " سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی، پادشاه هند، کشیده شده، بیرقی سه گوش با رنگ سفید در دست دارند که در گوشهً بالائی آن نواری سبز رنگ و در قسمت پائیتی آن نواری سرخ دوخته شده است. شیری با دم برافراشته به صورت نیمرخ در حال راه رفتن است و درون دایره خورشید آن بازهم " المک الله " آمده است. بر این اساس میتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است. زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچم های نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

دورهً قاجارها، پرچم چهار گوشه

در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که آغامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد. دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتی آور این که شیر پرچم زمان صلح شمشیر بدست داشت در حالی که در پرچم عهد جنگ چنین نبود. در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفید رنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد. در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران " ابوالحسن خان شیرازی " به دربار تزار روس کشیده، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر، پیشاپیش سفیر در حرکت است. سالها بعد، امیرکبیر از این ویژگی پرچم های سه گانهً دورهً فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشین فتحعلی شاه ) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد. در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار می رفته است که بر روی یکی شمشیر دو سر حضرت علی و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی و دومی درفش ملی و نظامی بود.

امیرکبیر و پرچم ایران

میرزا تقی خان امیرکبیر، بزرگمرد تاریخ ایران، دلبستگی ویژه ای به نادرشاه داشت و به همین سبب بود که پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می کرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر همان رنگ های پرچم نادر را پذیرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد ( بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمینهً پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی 10 سانتی متر در گوشه بالائی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباٌ به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.

انقلاب مشروطیت و پرچم ایران

با پیروزی جنبش مشروطه خواهی در ایران و گردن نهادن مظفرالدین شاه به تشکیل مجلس، نمایندگان مردم در مجلس های اول و دوم به کار تدوین قانون اساسی و متمم آن می پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود: " الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است"، کاملا مشخص است که نمایندگان در تصویب این اصل شتابزده بوده اند. زیرا اشاره ای به ترتیب قرار گرفتن رنگها، افقی یا عمودی بودن آنها، و این که شیر و خورشید بر کدام یک از رنگها قرار گیرد به میان نیامده بود. همچنین دربارهً وجود یا عدم وجود شمشیر یا جهت روی شیر ذکری نشده بود. به نظر می رسد بخشی از عجلهً نمایندگان به دلیل وجود شماری روحانی در مجلس بوده که استفاده از تصویر را حرام می دانستند. نمایندگان نواندیش در توجیه رنگهای به کار رفته در پرچم به استدلالات دینی متوسل شدند، بدین ترتیب که می گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پیامبر اسلام و رنگ این دین است، بنابراین پیشنهاد می شود رنگ سبز در بالای پرچم ملی ایران قرار گیرد. در مورد رنگ سفید نیز به این حقیقت تاریخی استناد شد که رنگ سفید رنگ مورد علاقهً زرتشتیان است، اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کرده اند و این که سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و لازم است در زیر رنگ سبز قرار گیرد.

در مورد رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهید در اسلام، بویژه امام حسین و جان باختگان انقلاب مشروطیت به ضرورت پاسداشت خون شهیدان اشاره گردید. وقتی نمایندگان روحانی با این استدلالات مجباب شده بودند و زمینه مساعد شده بود، نواندیشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شیر و خورشید کشاندند و این موضوع را این گونه توجیه کردند که انقلاب مشروطیت در مرداد (سال 1285 هجری شمسی 1906 میلادی) به پیروزی رسید یعنی در برج اسد(شیر). از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند و اسدالله از القاب حضرت علی است، بنابراین شیر هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شیعیان در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانهً ماه مرداد به پیروزی رسید و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است پیشنهاد می کنیم خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنیم که این شیر و خورشید هم نشانهً علی باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان و البته وقتی شیر را نشانهً پیشوای امام اول بدانیم لازم است شمشیر ذوالفقار را نیز بدستش بدهیم. بدین ترتیب برای اولین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزیر وقت به پیشنهاد هیاًتی از نمایندگان وزارت خانه های خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طی بخش نامه ای ابعاد و جزئیات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامهً دیگری در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طی آن مقرر گردید طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد.

پرچم بعد از انقلاب

در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1358 (1979 میلادی) در مورد پرچم گفته شده است که پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل می شود و نشانهً جمهوری اسلامی (تشکیل شده با حروف الله اکبر) در وسط آن قرار دارد.

تاریخچه تکامل پرچم ایران




لطفا اگر تصاویری از پرچم ایران در ادوار

مختلف دارید آدرس اینترنتی آن را در قسمت نظرات درج نمایید.