ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بیزارم
از نشستن روی صندلی که روحی را سر میکشد
از خوابیدن های بدون خواب!
و خواب دیدن ها در بیداری
از دویدن در پس ثانیه ها
و بی جواب گذاشتن خودم !
و خسته
خسته از انتظار های بی مورد
مرور هر روزه ی زندگی
گشتن بدنبال تفاوت های یکنواخت
شب را میپرستم
چون تکراری نمی شود
چون در سایه میتوانم آرام شوم
صدای جیر جیرک ها را دوست دارم
و صدای باد!
صدایی که در شب ، خودش را پیدا می کند
و چون تصویری در آینه پیدا نیست
روز ها خطرناکند!
گاهی خودم را بین دیگر تصویر ها گم میکنم
و گاهی به اجبار چشم هایم را می بندم
برای ندیدن تصویرم!
ای آدم!
به راستی چه گذشت بر تو؟
که اینگونه پست شدی!
اینگوونه در پس خیانت هایت میخندی و از پس نقابت می گریی .